داستان جدید/معرفی

ساخت وبلاگ
قسمت اول: بچه ها توی اتاق ضبط مشغول تمرین بودن که مدیر وارد اتاق شد هیون جونگ بعد از احترام گذاشتن گفت:چیزی شده مدیر کانگ؟ مدیر کانگ:بچه ها یه خبر براتون دارم....ریئس تصمیم گرفته یه عضو جدید بیاره!! جونگی و هیونگ :نههههههههه مدیر:بلهههههه هیون:باید تست بده....حتی اگه ریئس هم قبولش کنه من باید خودم امتحانش کنم یونگی:حالا کی هست؟ مدیر:یه پسر خوشکل....خارجیه....فکر میکنم ایرانی باشه...اره درسته ایرانه کیو:ایران؟اونجا دیگه کجاست؟ مدیر:ایران دیگه...چقدر سئوال میپرسید؟ یونگی:کی میاد؟ مدیر:تا دوسه روز دیگه میادش جونگی: من که خیلی مشتاقم ببینمش.... هیونگ:چی؟ جونگی:میخوام ببینم چجور ادمیه که میخوان از ایران بیارنش اینجا کیو:اسمش چیه؟ مدیر:اسمش توی ایران رو نمیدونم...ولی توی کره قراره اسمش لی جینهو باشه... کیو:لی جین هو؟جالب به نظر میاد...ازش عکس دارید؟ مدیر:نه....ندارم...خوب من دیگه میرم شمام تمرین کنید چهار روز بعد جینهو اومد کره و به وسیله ی ریئس کمپانی به خونه ی پسرا راهنمایی شد هیون با دیدن اون جلو اومد مغرورانه گفت:پس تویی....؟اونی که قراره از این به بعد با ما بخونه؟ جینهو هم که دست کمی از هیون نداشت با همون لحن جواب داد:بله منم... هیونگ توی گوش جونگی گفت:وااااااای بدبخت شدیم....یه هیون دیگه هم اومد.کیم هیون جونگ 2 جونگی:هیسسس بزار یه کم اذیتش کنیم هیونگ:موافقم کیو جلو رفت و به گرمی ازجین هو احوا پرسی کرد و باهاش دست داد یونگی هم با خون سردی بهش سلام کرد و یه لبخند تحویلش داد هیونگ:س...سلام... جین هو :سلام!چرا صداتون میلرزه؟ هیونگ:نه نه هیچی...از ملاقاتت خوشحالم جین هو:منم همینطور جونگی:اوووووووو شبیه دخترایی!اگه دختر بودی باهات دوست میشدم!! جین هو:واقعا؟چه حیف شد ...چون اگه تو هم دختر بودی بدم نمیومد باهات قرار بزارم جونگی:چه حاضر جواب...خوشم اومد جین:اختیار دارید هیون:بسه دیگه....میدونی که اتاقت کجاست؟زود برو وسایلت رو بزار اونجا و بیا تا بریم کمپانی جین :اره میدونم اتاقم کجاست...اتفاقا دیشب داشتم خوابشو میدیدم هیون با عصبانیت بهش نگاه کرد و به یونگی گفت اتاقشو بهش نشون بده! جین:چیه ؟از کجا باید میدونستم اتاقم کجاست؟ هیونگ :وااااو این از داداش هیون جونگ هم رد کرده جونگی:دلم میخواد باهاش کل کل کنم کیو:فقط جلوی طرفدارا سعی نکن اونو خراب کنی که مطمعنم بد جوری پنچرت میکنه جونگی:کی تا الان تونسته پارک جونگ مین رو پنچر کنه؟ جین:من حاضرم کجا باید بریم؟ هیون:اول میریم کمپانی بعد از اونم میریم کلوپ دابل اس جین:کلوپ؟چرا؟ جونگی:مهمونی به مناسبت تشریف فرمایی جناب عالی تشکیل شده کیو:ماشین کمپانی جلوی در منتظره یونگی:بریم دیگه...! جین:من با ماشین خودم میام...تنهایی هیون:مگه بلدی کمپانی کجاست؟ جونگی بلند خندید و گفت:حتما دیشب توی خواب دیده همشون خندیدن به جز جین...چند قدم به جونگی نزدیک شد و گفت:اقای با مزه!من ادرس اونجا رو میدونم....اونجا محل کارمه و منم ادرسش رو قبل از اومدن به کره از ریئس گرفتم جونگی که ضایع شده بود نگاهی بهش انداخت و گفت:حالا هر چی!!!بریم دیگه کیو و یونگی و هیونگ هم که دهناشون باز منوده بود بدون این که چیزی بگن به طرف بیرون رفتن هنوز راننده ماشین رو روشن نکرده بود که گرد و خاک زیادی جلوی ماشین رو گرفت و جین هو با ماشین پروشه ی مشکیش به سرعت از اونا دور شد جونگی:ایششششششش...پسره وحشی.... هیونگ:وحشی چیه داداش بگو فرز....!ببین چه دست فرمونی داره یونگی:حق با هیونگ جونه....رانندگیش خیلی خوبه هیون:خوب دیگه حرکت کن وقتی اونا به کمپانی رسیدن جین رو دیدن که داره با یه دختر حرف میزنه و با هم میخندن جونگی:نگاه کن به خدا...نذاشت یه روز از اومدنش بگذره...همین اول رفته سراغ دخترا هیونگ:این از هایونگ سنگ و کیم کیوجونگ هم دختر باز تره ...نگاه کن چجوری دست دختره رو گرفته هیون:برو صداش کن بیاد کیو:من میرم کیو اروم به جین و دوستش نزدیک شد:سلام ! دختری که با جین بود با ذوق مرگی گفت:واااااای کیم کیو جونگ....!میشه بهم امضا بدید؟ کیو لبخندی بهش زد :بله البته...جین هو داداش هیون جونگ منتظرته جین:باشه الان میرم جویونگ بعدا میبینمت.... کیو تعجب کرده بود و از جویونگ پرسید:معذرت میخوام...شما...دوست دخترش هستید؟ جویونگ در جوابش فقط لبخند زد....! و بعد تعظیم کرد و با کیو جونگ خدافظی کرد و رفت اتاق ضبط: هیون: خوب شروع کن جین:چیو؟چیو شروع کنم؟ هیون:بخون...میخوایم ببینیم صدات چجوریه!! جین:چی بخونم؟ یونگی:یکی از اهنگای اعضا رو .... یکی رو انتخاب کن و بخون فن کلاب دابل اسی 2...
ما را در سایت فن کلاب دابل اسی 2 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hana hana-park بازدید : 352 تاريخ : جمعه 22 اسفند 1393 ساعت: 3:52